پا بلو نرودا / فرامرز سلیمانی
آوازی غمین برای درد سر همگان
:
تمام شب زندگی ام را تباه کردم
به شمارش چیزی
نه گاوها
نه پا ند ها
نه فرانک ها و دلار ها
و نه چیزی مثل آن
من زندگی ام را تباه کردم تمام شب
به شمارش چیزی
نه ماشین ها
نه گربه ها
نه عشق ها
نه
من زندگی ام را تباه کردم در شب
به شمارش چیزی
نه کتاب ها
نه سگ ها
و نه شماره ها
نه
من ماه را تباه کردم تمام شب
اه شمارش چیزی
نه بوسه ها
نه عروسان
و نه بسترها
نه
من تمام شب را در موج تباه کردم
به شمارش چیزی
نه بطری ها
نه دندان ها
نه فنجان ها
نه
من جنگ را در صلح تباه کردم
به شمارش چیزی
نه مرده گان
نه گل ها
نه
من باران را در زمین تباه کردم
به شمارش چیزی
نه راه ها
نه آواها
نه
من زمین را در سایه تباه کردم
به شمارش چیزی
نه موها
نه چپق ها
و نه چیزهای گم شده
من مرگ را در زندگی تباه کردم
به شمارش چیزی
و آیا این ها بدان افزوده می شود
به یاد نمی آورم
نه
من زندگی را در مرگ تباه کردم
به شمارش چیزی
و اگر چیزی را باخته ام
و یا به دست آورده ام
نمی دانیم
و نه زمین نمی داند
...و غیره
از کتاب شکست های گزیده
به نقل از شعر های پابلو نرودا ٢٠٠٣
آوازی غمین برای درد سر همگان
:
تمام شب زندگی ام را تباه کردم
به شمارش چیزی
نه گاوها
نه پا ند ها
نه فرانک ها و دلار ها
و نه چیزی مثل آن
من زندگی ام را تباه کردم تمام شب
به شمارش چیزی
نه ماشین ها
نه گربه ها
نه عشق ها
نه
من زندگی ام را تباه کردم در شب
به شمارش چیزی
نه کتاب ها
نه سگ ها
و نه شماره ها
نه
من ماه را تباه کردم تمام شب
اه شمارش چیزی
نه بوسه ها
نه عروسان
و نه بسترها
نه
من تمام شب را در موج تباه کردم
به شمارش چیزی
نه بطری ها
نه دندان ها
نه فنجان ها
نه
من جنگ را در صلح تباه کردم
به شمارش چیزی
نه مرده گان
نه گل ها
نه
من باران را در زمین تباه کردم
به شمارش چیزی
نه راه ها
نه آواها
نه
من زمین را در سایه تباه کردم
به شمارش چیزی
نه موها
نه چپق ها
و نه چیزهای گم شده
من مرگ را در زندگی تباه کردم
به شمارش چیزی
و آیا این ها بدان افزوده می شود
به یاد نمی آورم
نه
من زندگی را در مرگ تباه کردم
به شمارش چیزی
و اگر چیزی را باخته ام
و یا به دست آورده ام
نمی دانیم
و نه زمین نمی داند
...و غیره
از کتاب شکست های گزیده
به نقل از شعر های پابلو نرودا ٢٠٠٣
No comments:
Post a Comment