Sunday, September 8, 2013

METAMORPHOSIS OF FALL

به هر بهانه می بویمت 
به هر بهانه می پویمت 
به هر بهانه می بوسمت 
به هر بهانه می خواهمت 
به هر بهانه بابونه ی کوهی ام 
به هر بهانه بر جامه ی بامدادی ت 
ءبه هر بهانه آسمان تو ام 
به هر بهانه زمین بارانی ت 
به هر بهانه همراه راه گم 
به هر بهانه سوار افق 
در حوالی ی صحرا ها ت 
به هر بهانه در شهاب و تماشا 
به هر بهانه غبار شیری ی راه 
به هر بهانه ی  عاشق 
به هر بهانه سکوت مداوم فریاد 
کجاست این همه تناقض که شعر دیگری می نویسد 
به هر بهانه 
به 
هر
 بهانه 
به هر بهانه ی می بوسمت 
به هر بهانه ی می بویمت 
به هر بهانه ی می پویمت 
به هر بهانه ی می خواهممت 
و هر بهانه 
بهانه ی 
دیگری ست 

No comments:

Post a Comment