Faramarz Soleimani
نه آبشار و باران
:
نه آبشار و باران
و نه مرگ ابر
پشت این کوهه ی آب
کجا زمزمه های من
گوشواره ی گوش هات می شود
پس هجومی به هیا بانگ خیزابی
در کشاکش باران
بی که ابر
در دم گذار
به مرگی غمین
آرام گیرد
و زمزمه
با آفتاب
به پیشبازمان می آید
No comments:
Post a Comment