گدار آشکار
برای حسین دهدار, ناصر علی خواه ,احمد مظفری
:
١
از بوته ها
که می گذاریم
کوه سیاه
زیر چادر ماه
پنهان لمیده است
می گپریزیم
از گداری آشکار
تا گوشه ی فراغتی
٢
شب
که سیاه چادرها
تکیه می زند
به کوه سیاه
فانوس ایلاتی
در تنهایی می رقصد
حوصله ی آوازی نیست
نه حوصله ی آوازی
نیست
شب
سیاه چادرها را
فرا می خواند
٣
شبنم
که می نشیند به سبزه
مست بهار می شود
نگاه مان
از چادر سیاه
گدار آفتاب را
دریچه
پی میگیرد
در دره ها
می خواند پلنگ مهربان
بر بستر شبنمی
مست بهار می شود
کوه سیاه
٤
ابری هجوم می آورد
به رودهای خشک
بال می زند
عقاب سنگی
در قله
باران که می آید
تازه می شود برکه و برم
تن می شوید
برگی به برنایی
در بهار کوه سیاه
٥
بر باد می نهد
دیرکش را
سیاه چادر شبان
فانوس ها ی کوچ
می رقصد
از شاخه های کنار
می گذرد
گدار کوه سیاه
بوشهر و خورموج
بهمن ٦٨
No comments:
Post a Comment