از در که می ایم تو
تاریخ را ورق می زنم
عکس ها تاریخسا زند
این جا هنر پیشه ی وسترن شده ام
کلینت ایستوود هم گاهی مثل من می شد
یا ریگان و جان وین
یک چپق مدرن هم به لبهام هست
یادگار دهه ی هفتاد
آن یکی را با پاره های تن خودم کولاژ کرده اند
دو تا ی بعدی کار مریم خزاع ی ست
وقتی که مریم دهباشی شد
سپانلو هم گاهی از این ژ ست ها می گرفت
اما بعد پشیمان می شد
این جا دکتر خدابنده ی مرحوم
سی سال است که با ابروها و سبیلم بازی می کند
تینا می گفت این خو د خودتی
اما من خود خودم را
سال ٥٨ کشیدم و
توی این قاب گذاشتم
برخی آمدند گفتند این که فدریکو گارسیا لورکاست
من مثل همیشه محلشان نگذاشتم
و حا لا
توی این عکس قدیمی
با شلوار کوتاه
و کت مکش مرگ ما
ایستاده ام پهلوی خانم بزرگ
و آقای امیر سلیمانی
پهلوان مازندران
و پرویز هم هست
با کلاه رنگی
و همه مان قیافه ی تاریخی گرفتهایم
زیرا خوب می دانیم
عکس ها تاریخسازند
از در به در می ایم
No comments:
Post a Comment