روی درخت های شهر
که تازه پاییز را پشت سر گذاشته بودند
و شاخه بلوط ها
بلوز می خواندند
با پیچ و تابی آبی
ما رفتیم چند رنگ دیگر هم گرفتیم
و یک سه پایه و بوم
با چند قلم مو
! کاردک را اما گفتی نه
بعد سه پایه را گذاشتی گوشه ی اتاق
و گفتی حالا بیا
از پنجره کشتی ها را روی آب نگاه کنیم
تازه رنگ غرو ب
داشت روی بوم می پاشید
ازخیابان
آواز محزونی می آمد
No comments:
Post a Comment