Wednesday, January 29, 2014

A*SH*N*A:SHOKOOH MIRZADEGIشکوه میرزادگی


Shokooh Mirzadegi شکوه میرزادگی 
سده
شعری از شکوه میرزادگی
کدام سده

از حافظه ی کيهانی من گذشته ای

که اسم شب را نمی دانم

و ميان مهربانی و آتش سرگردانم؟



در کدام جاده ی کهکشان

نوازشم کرده ای

که تا ابد در عطر ستاره غوطه می خورم؟

***

شب آتش است امشب

مِه می پوشم و

در خواب های خوش ات می گردم؛

ـ باغ خدايان است

يا گذرگاه سيب و عسل؟ـ



کشمکشی است

ميان خورشيد و ماه

بلور آتش می ريزد

بر شب

و موج پا می کوبد بر ساحل

***

ميان بوسه ماهی و آب

مرا به خانه ی آتشفشان ببر

***
*از مجموعه شعر وقتی که سنگ عشق می خوریم
http://www.savepasargad.com/2012-Jan/sadeh-shokoohmirzadegi.htm

No comments:

Post a Comment