Houshang Raoufهوشنگ رؤف
20 march 1952, Khoramabad,Lorestan,Iran
20 march 1952, Khoramabad,Lorestan,Iran
گاهی ...
:
هنوز برای نشستن
سهمی دارم
بر نیم کتی
که در سمت آفتابگیر این پارک
مانده است
و کمی دویدن
در پاهایم به ذخیره
تا همین که غروب
پلک نشان داد
پروانه ها را جمع کنم
و به آغوش امن کلمات بروم
هنوز می توانم
با یک مداد
و یک برگ کاغذ
زمستان را
به نا کجا آباد هر کجای ممکن
تبعید کنم
و شکل دهان تو را
از روی صدای پرندگان
طوری نقاشی کنم
که گوش تمام درخت ها
به سمت زبان شیرین تو باشد
هنوز می توانم
گاهی که هوایت به سرم می زند .
:
هنوز برای نشستن
سهمی دارم
بر نیم کتی
که در سمت آفتابگیر این پارک
مانده است
و کمی دویدن
در پاهایم به ذخیره
تا همین که غروب
پلک نشان داد
پروانه ها را جمع کنم
و به آغوش امن کلمات بروم
هنوز می توانم
با یک مداد
و یک برگ کاغذ
زمستان را
به نا کجا آباد هر کجای ممکن
تبعید کنم
و شکل دهان تو را
از روی صدای پرندگان
طوری نقاشی کنم
که گوش تمام درخت ها
به سمت زبان شیرین تو باشد
هنوز می توانم
گاهی که هوایت به سرم می زند .
No comments:
Post a Comment