خب منتقدان ممکنست از آن هوش شاعری و روایی همیشه بهره مند نباشند. منتقدان جنجالی و جدلی هم ممکنست گاه لوچ و نزدیک بین باشند و اگر حرفه ای نباشند ویا متعهد به حرفه شان نباشند حتا ناخوانده دست به اظهار نظر بزنند که آن هم البته برای خودش هنری است اما نامش نقدنیست.اما منتقد راستین پا به پای شاعر و نویسنده می آید و نگران آنان و آثارشان است وم ناقدانی ازاین دط
ست درفرهنگمان داشته ایم و پیشرفت های ادبی مان رامدیون آنانیم، همچنان که بحران ها را !
این را بگذاریم برای ۲۰ تا ۲۲ ساعت دیگر که اگر کمی طولانی شد وقت و حوصله داشته باشیم که غیر از ناقدان وطنی از فرهنگهای دیگرهم بگوییم
Friday 8:13pm
امشب به ميهماني أمده ام و ٢ تا ٣ شاعت ديكر بر مي كردم اكر نشد ديدار ما به ٢٤ ساعت ديكر . يعني بيست و جهار ساعت. زيرا فكر مي كنم صحبت به جاي معني رسيده است يعني جاي مهمي
درود. امشب قرار شد از نقد بگویی
نقد به صمیمیت و واقعیت وجودی و گوهرین اثر می پردازدوگاه به معناهانقب می زندتاارزش کلمات و فرازهای فکری و تصویری رافرای کلمات و فرازها دریابد. بازنویسی اثر با واژه های شاعرونویسنده ازهمین روست که مثلن از کتاب شعرشهادت است آغازمی شودودرآثاردیگران دراین دهه ها حتا در نقد وبرررسی شاعران پیش نیمایی مانند عشقی و عارف و فرخی و دیگران ادامه می یابدتاازسطح به عمق راه یابدالبته بااین روش بکارت و معصومیت اثرازمیان می روداماخواننده به لایه های دیگری دست می یابد و مارا واثر را با خود درزمان و مکان می برد...
این اما بیشتر تعریف نقد بود تاپرسش ما...بهرتقدیر دیگربار میپرسم جناب سلیمانی الگوهایتان در نقد ایران وجهان کدامند از براهنی .نوری علا .حقوقی.و... بگویید واین ناقدان رانقدکنید
...تقدس زمان همان اطاعت محض ازقانونهای کهنه است. زمان در کهنه گی هویت می یابد اماکهنه گی را پشت سرمی گذاردتاتعریفی ازخود به دست دهد. تعریف زمان در نسبی ونمادین بودن آنست مثل تقویمی که کهنه شده اما دورش نمی اندازیم و شاید برای همین است که شعر کهن را می خوانیم هرچند کهنه باشد ودردوران معاصر در حال وهوایی بازگشتی به ماتحمیل شود. زیرا ذهنیت ناقدانه اهل تحمل است.امانیک می داند زمان ایستاوناپویا زمانهای مرده اند حتا اگر آدم زنده یی نام عرضی اش پویاباشد که خودرادرآن زمان و زبان گذشته پنهان دارد
بدین ترتیب نقد و معنویت اثر باهم پل می زنند اما نقدعصبی وناقدعصبی ازاین ارتباط محروم می ماندزیرا به معصومیت اثر تجاوزکوده اما به معنویت اثر نرسیده است.نقد عمده و رایج روزنامه یی دهه چهل می کوشد که پداگوژیک باشد.اما چهرهای پولمیک می گیرد. جدلی و جنجالی می شود.هرکه آن دیگری مدعی می خواند اما هرکس هم می کوشد کوس رقابت بزند و این هاهمه درعین بدآموزیها جنبه های آموزشی حکمت لقمانی را هم دارد.
وقتی الگوهای جهانی نقد را می پرسید در همه ی این احوال البته پای نظریه های ادبی دهه ی ۶۰به میان می آیدازنقدنو و فرمالیزم تا ساختارگشایی و پساساختارگشایی وبویژه نظریه های پست مدرنیستی ویاملغمه یی از اینها که در نقدهای ناقدان وطنی که نام بردید رایج است. امارایجترازآن طرح پرسش هاست که لزومن هم نباید باپاسخی همراه باشد.
پیش از آن که به درخشش دهه ی ۴۰ و پنجاه ازنظر شما برگردیم این را نیز در زمینه ی انواع نظریه ها بگوییم ک
نظریه رومانتیک بیشتر به ارزش های زندگینامه یی مولف می پردازد در حالی که نقد خوانندگان یا نقد پدیدارشناختی که نضج دوباره یی یافته است بر خواننده تمرکزدارد.ساختارگرایان با رابطه ی علت معلولی رمزهای معنایی را می گشایندو می سازند.نظریات سیاسی بر عوامل اجتماعی و تاریخی مبتنی اند که ه فرمالیست ها این هارادرگوهروطبیعت نوشتن دنبال می کنند.توجه داریم که فرمالیست های روسی هم که در هه ی ۶۰ رواجی دوباره در اروپا و امریکا و در نزد ناقدان التقاطی وطنی یافتند از دهه ۲۰ آغازشدندونقدچپ گرا مجددن آنهارامطرح کرد
درخشان بودن شعر دهه ی۴۰ و ۵۰ ما هم یک واقعیت است و هم یک نسبیت.ما درنظر داریم که انقلاب و دگرگونی نیمایی با شعرافسانه و در ۲۵ سالگی او انجام گرفت در طی این بیست و پنج سال انقلاب مشروطه با آثار شاعران پیش مشروطه و مشروطه همراه بود و پس ازافسانه نیما به ظهور شعرنیمایی انجامید که در مرحله بعدی و در نیم قرن آینده شعر دهه ی ۴. و ۵۰ رابارور کرد از دههی شصت گفتیم که دگرگونی تازه و تکانه های انقلاب و جنگ موجب خوانش و نوشتای تازه ی شعر شد که این بار بیشتر در رسانه های الکترونیک کسترد واینک تا پایانه ی قرن خورشیدی نیاز به بازخوانی و ارزشیابی دیگر دارد تا باگذشته مقایسه شود و معیار بازخوانی آینده باشد.همانگونه که گفتم راهبران ادبی را هردوران بر می گزیند و این گفته در گزینش شاعران و نویسندگان دیگرهنرمنان نیز صادق است. پس به انتظار درخشش های تازه و دوران های درخشان دیگر می مانیم و ابزار عمده مان همان نقد است و ناقدانی که از آنان و کاروسازشان گفتیم و به انتظار شکوفایی هاشان می مانیم
ممنون. وقت خوش.البته اگر حرفها را خواستی جایی منتشر کنی آن بخش مشکلات دوستان خصوصی است و بین من و تو می ماند.موفق باشی
OK
Sunday 2:19pm
اره منتظر شروع مسابقات ماقبل نهايي فوتيال امريكاهستيم با دوستان و جاي شما خالي ست
أره ولي اينجا. همه در تب فوتبال امريكايي هستند كه بعد از دو بازي امروز. دو هفته ديكر بازي نهايي است و شادخواري عظيمي است...
من از ميهماني حدود هفت ساعت ديكر بر مي كردم سوالت را برايم بنويس شايد ان وقت تواتستيم آدامه أش بدهيم
Chat Conversation End
|
Saturday 10:30pm
No comments:
Post a Comment