٤
از جانب جوانه و دریا آمدم
آمدم تا سر زمین سبزآبی م
پای پل ها و پله های شکسته
و پنجره های خاموش
و گلوی بسته و راهی ویران
پرواز را بر بال پرستوکی زخمی نشستم
کبوتران جوان را از بند رستم
به هزار آواز و اه
بر بوریایی نجیب
به خار و چپر دست بردم
و ابریشم پیله را پس زدم
تا پای توتی فرتوت
پر پروانه شدم
در پرواز و
تپش
از دفتر نیمایی ها
No comments:
Post a Comment