من نا ندارم / تو دست بزن / تا آنها برقصانند..................
.............................. ...........................Farzin Houmanfarفرزین هومانفر
..............................
A*SH*N*A
شاعر و مترجم
زاده ی ١٨
زاده ی ١٨
کتاب
فاخته یی بر درخت لوت
آیینه ١٣٧١
آسمان پروانه کوتاه است ,معیار,١٣٨٠
به وقت محلی همیشه دلتنگم,شعر به فارسی و انگلیسی ,بوتیمار ١٣٩٢
رویایی در مه,نامه های عاشقانه ی خلیل جیران به می زیاده ,معیار ١٣٨٠
دل زرد ,پابلو نرودا,میر کسری ١٣٨٢
--
در روایتی که حرف ندارد
مه آن اتفاق خوبم که دوباره نمی افتم
---
حرفها به سنگ میخورد و به سر بر میگردد
و ما در کوتاهی خود کوه میشویم.
*
در رقصی به ضرب زندگی
سر میگردد و دل آهنگری میکند
*
کلافهام از این چه
که نیاید
که بخوابم زیرنخلهای گیسسفید
که مورچه برداردم از خوابهای خرمایی
*
رنگ به رنگ میشویم
پوست میاندازی
پوست میکنی
اینها همه از سیبی است که با فریب خوردهای
*
از شب طول کشیدهام
بس سر به زیر
کوتاهی قله را گز میکنم
*
با پستیهای زمان
در پستیهای زمین
هزار اسب قدم
داشتم و
بر نداشتم
*
سری جای خود نیست
سرت را به دزد
تا تو سروری
جهان با موهای تو
رنگ میشود
سیاه
خاکستری
سیاه
خاکستری
*
پوست مرا کند و پوشید
انتظار شعر ماند و
استخوان زیر دندانههای زمستان
---
به ناتانایل
:
دیر می ایی
سیب ها سوکوار ند
تیره روزی بی خورشید
سبز خواهی شد
کنار خاکستر سرخ
در بستری که دیگر
من نیستم
حتا در تنهایی خود
می شنوی ؟
باران دیر می بارد
ما در قاب دو دریچه
از هم دور می شویم
با دستانی پریشان از پرهیز
---
ماه هاست ایستاده
و دندان های مرده قفل شده اند
صورت امــــــا برگ برگ می ریزد
وشعر پلی می شود
که زندگی از سختِ ما آسان بگذرد
* به وقت محلی همیشه دلتنگم
فرزین هومانفر-
١٣٩٢
بوتیمار
ماه هاست ایستاده
و دندان های مرده قفل شده اند
صورت امــــــا برگ برگ می ریزد
وشعر پلی می شود
که زندگی از سختِ ما آسان بگذرد
* به وقت محلی همیشه دلتنگم
فرزین هومانفر-
١٣٩٢
بوتیمار
No comments:
Post a Comment