Thursday, August 29, 2013

گل و مرغ فرامرزسلیمانی

"می خواهمت چنان که در اندیشه ی منی "
"فرهاد کوهکن شده ام تو تیشه ی منی "
از خواب های سبز بهاری می ربایمت 
تو  ریشه و  شکوفه و  بیشه ی  منی 
در کارگاه حسن می ترسم از خطای دوست 
تو کار و بار و  حرفه و  پیشه ی منی 
از جمع گوشه گیرم و دائم به خواهش تو ام 
تو معنی خانه و خلوت گوشه ی منی 
شاعر نثار باغ می کند گل و مرغ واژه را 
تو  باغ و  گل و  مرغ همیشه ی  منی
---
*فرامرز اصلانی خط اول این شعر را نوشت و من چند خطی به آن افزودم تا ترانه واری شود *
مناسب قول و غزل و صدای گرم او و برایش فرستادم
و او نوشت :


  •  دوست خوب....در کلام من تحریف شده...من در همه مورد گذشت دارم ،جز این..."تو" اینجا زیادیست...چون می‌دانم جنبه آنرا داری، چنین گفتم...

    موسیقی‌ کلام...هنریست ویژه...میدانم که میدانی‌.
    و من در پاسخ او نوشتم که آن تحریف برای تصحیح  وزن شکسته و نادرست شعر بود و در جهت موسیقی کلام  به عنوان هنر ویژه ,که  می دانم که می دانی 
    برای اجرای ترانه البته دست موسیقیدان در جهت انعطاف و تغییر باز است و ریش و قیچی دست اوست 
    به دور از معیار شعر و شاعری 

No comments:

Post a Comment