Saturday, August 10, 2013

A*SH*N*A:IRAJ DEHGHAN

شکست عهد من و گفت: « هر چه بود گذشت.»
به گریه گفتمش: « آری، ولی چه زود گذشت »

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت

شبی به همر گَرَم خوش گذشت آن شب بود
که در کنار تو با نغمه و سرود گذشت

چه خاطرات خوشی در دلم به جای گذاشت
شبی که با تو مرا در کنارِِِ رود گذشت

گشود بس گره آن شب ز کار بستۀ ما
صبا چو از بَرِ زلفِ مُشک سود گذشت

غمین مباش و میندیش از این سفر که تو را
اگرچه بر دلِ نازک غمی فزود، گذشت.
 ایرج دهقان 
تهران ، اردیبهشت١٣٢٩ 

No comments:

Post a Comment