Monday, March 16, 2015

SHAMLU EULOGY FOR FORUGHمرثیه شاملو برای فروغ فرخزا د


DREAM from Salvador Dali

مرثیه شاملو برای فروغ فرخزا د
به جست و جوی تو
به درگاه کوه می گریم،
در آستانۀ دریا و علف.
به جست و جوی تو
در معبر بادها می گریم
در چار راه فصول،
در چارچوب شکستۀ پنجره یی
که آسمان ابرآلوده را
قابی کهنه می گیرد.
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟
جریان باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهر مرگ است.
و جاودانگی
رازش را
با تو در میان نهاد.
پس به هیأت کنجی درآمدی:
بایسته و آزانگیز
گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
از این سان
دلپذیر کرده است!
نامت سپیده دمی ست که بر پیشانی آسمان می گذرد
_متبرک باد نام تو!_
و ما همچنان
دوره می کنیم
شب را و روز را
هنوز را...

۲۹ بهمن ۱۳۴۵

No comments:

Post a Comment