Saturday, March 14, 2015

A*SH*N*A:NADER MAJDنادر مجد



ناگشودنی ها
ستاره ها که سوسو می زنند
با الفبای آسمان
ترا می نویسم.
با شكی قاطع،
معصوميت مسيحايی ات را می ربايم.
ای يار،
در ژرفای دلهره انگيز يك نگاه مرا مدفون كن
تو،
جلوگاه متعالی ترين خواستگاه هستی پوچ.
ای الوهيت پوشيده در پرده ی عفاف
در لذت شبانه ی باده گساری خود
سركشم،
چون لولی شوريده وار در عُجب جنون
انكار محض تو،
من، ما.
دست هايت كو،
در تن من رهاكن
بیهوده گی را.
من پوچ محضم،
خورشيد ها در من غروب كرده اند
در جوهر و جنم ستاره بتاب
تا بال بگشايم.
صحبت از جنون و غرور نيست
دراين تماشاخانه ی حقير
ترا انکار می کنم ای نفس
و پريشانی كشش های بی امان را.
آن كس كه سپيده را می فروشد
و
ماه را در برزخ بيمارگونه ی غفلت می پوشاند
پريشانی مطلق را
خط می زند
در فراموشی ناگشودنی ها و رازها.
در گردابی
از عصيان می غلطم
پس
تن می شويم در چشمه ساری،
بی گمان
از مشيت تقدير.
نادر مجد – اشبرن اکتبر-۲۰۱۴

No comments:

Post a Comment