MAHIN KHADIVIمهین خدیوی
A*SH*N*A
Arshiv Sher No Iranآرشیو شعر نو ایران
وقتی صبح شد
نقاب چهره ام را پررنگ کردم
لبخند زدم
و سر تکان دادم
باران خیسم کرد و من گریستم
و ان گاه از کوچه های دور
پیدایت شد
--مهین خدیوی
~WHEN IT WAS MORNING
I MADE MY MASK DARKER
I SMILED
AND SHOOK MY HEAD
I GOT WET BY RAIN
AND I CRIED.
THAT WAS WHEN YOU APPEARED
FROM FARAWAY ALLEYS
from: quiet street of my solitude
MAHIN KHADIVI,POET,EDITOR AND PUBLISHER
Editor,Sali publication
b.12 FARAVARDIN 1332/APRIL 1,1953,LAHIJAN,GILAN,IRAN
HER BOOKS 0F POETRY ARE:
SILENCE OF WOUNDED JUNGLE
YELLOW PINES...
MY POEM IS A BIRD
NOT TAKING ORDER FROM THE WIND
WHY DO I HAVE TO STAY
FOR FROGETTING LOVE
--MAHIN KHADIVI:SILENCE OF WOUNDED JUNGLE
"MAHIN KHADIVI IN SILENCE OF WOUNDED JUNGLE, AND MORNING OF AWAKENING'WITH A POETIC MIND, COMES TO THE STAGE,WITHOUT BEING FREE FROM INFLUENCES OF FORUGH.WHEN SHE IS INDEPENDENT IN HER WORDS, AND PARTICULARLY IN HER SHORT POEMS,HER POLISHED LANGUAGE SEEMS TO BE MORE BEAUTIFUL.HER BITTER IRONY IS REBELLIOUS AGAINST COMPROMISED AND COMMONPLACE ELEMENTS OF DAILY LIFE..."
from:more fruitful than spring,
on poetry of Mahin Khadivi
Translated by :Faramarz Soleimani
عزیزکم
دلم برای تو تنگ است
دلم برای همه ی مردگان تنگ است
بی تو ماندن انگار پلی است که از صراط می گذرد
هر لحظه پرت می شوم
و در مه اندر مه گم می شوم
پاییز
ای ماه بی سرانجام
چه کرده ای با من؟!
دلم برای تو تنگ است
دلم برای همه ی مردگان تنگ است
بی تو ماندن انگار پلی است که از صراط می گذرد
هر لحظه پرت می شوم
و در مه اندر مه گم می شوم
پاییز
ای ماه بی سرانجام
چه کرده ای با من؟!
شقایق بی نام
***
شقایق بی نام
سپیده به درد می رسد
نامت راهزاران بار
برای اش تکرار کرده ام
به چه کسی باید گفت
در طول این شب
دلتنگی ام را
ابری به اوج
گریسته بود .
***
تنهائی ام را
***
تنهائی ام را
اگر
هزار تکه کنم
هر تکه اش
خاری شود
ودرچشم سخت ترین بیابان
چنان فرو رود
که فریاد ش شبانگاه
غول کوه را هزار بلرزاند
وسختی سنگ را
به ز لال رود
که فریاد ش شبانگاه
غول کوه را هزار بلرزاند
وسختی سنگ را
به ز لال رود
ببخشاید .