شعر زهره خالقی
برگردان : فرامرز سلیمانی
نشسته بر سکوت
ایستاده بر نگاه
چشم می دوزد به آینه
سایه ای چون غبار
ببار از دلم
که این گونه بودنم
آه شد در دلت
سخت شد بر تنم
Sitting in silence
Standing in sight
Staring at mirror
Shadow as dust
Raining from my heart
As being like this
Was a sigh in your heart
Stone on my flesh
برگردان : فرامرز سلیمانی
نشسته بر سکوت
ایستاده بر نگاه
چشم می دوزد به آینه
سایه ای چون غبار
ببار از دلم
که این گونه بودنم
آه شد در دلت
سخت شد بر تنم
Sitting in silence
Standing in sight
Staring at mirror
Shadow as dust
Raining from my heart
As being like this
Was a sigh in your heart
Stone on my flesh
Reza Niksefat شعری کوتاه و زیبا ، بیانگر احساس و تجربه ای شاعرانه از شاعری
ReplyDeleteکه علاه بر کلمه با زبان رنگ هم آشناست. و بخوبی این دو زبان بیان هنری را می شناسد و براحتی از زیر لایه های زبان شعریش این نقاش بودن را می توان حس کرد. این شعر زهره بر خلاف شعر دیگرش تمام خصیصه های زبانی او را داراست. اگر چه ترجمه است و اصل آن به زبان انگلیسی است اما جناب استاد فرامرزی زبان شعری زهره را به خوبی خود او می شناسد. چناچه اگر خود زهره هم این شعر را به فارسی می گفت از همین واژه ها بهره می برد.درود فراوان بر این دو هنرمند عزیز، پیوسته شادمان باشید
ReplyDeleteFaramarz Soleimani دوستان شاعر و فرهیخته مان توجه دارند که اصل فارسی شعر از زهره خالقی است و ترجمه ی انگلیسی از منست واین ها بخشی از پروژه ی شعرها و ترجمه هاست که از چندی پیش مشغول آنیم،درکنار پروژه یدیگرمان:شعر-نقاشی که آن راهم در همین صفحات دیده اید.