Monday, August 5, 2013

LETTER TO FRIEND: HAFEZنامه به دوست:حافظ

painting by Zohreh Khaleghi

غزل عاشقانه ی حافظ را منسوب به حکمت ذوقی و شعر عاشقانه ی صوفیانه ی خراسان دانسته اند که حافظ شیراز آن را به تصعید رساند
ف.س


روز حافظ HAFEZ DAY 
٢٠ مهر/١٢ ١کتبر 
روز جهانی حافظ 
Weحافظ به روز آمد و به روز شد 
تا در ردای شوریده ی رقص و عشق 
افسون جادویی کلام شعر او 
افسانه ی خزان و تموز شد 
زیرا که حافظ 
به روز شد

غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب بادۀ لعل تو هوشیارانند
ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز
وگرنه عاشق و معشوق راز دارانند
ز زیر زلف دو تا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوکوارانند
گذر کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
نصیب ماست بهشت ای خدا شناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده می روم و همرهان سوارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کانجا سیاه کارانند
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگان کمند تو رستگارانند

حافظ با عقل که مشورت می کند می می نوشد که عقل را پس زند و انکار کند .دیگران را هم به می نوشی دعوت می کند .
تاکید حافظ بر واقعیت هستی است .او هر چه می گوید منظورش همانست و باقی پیرایه هایی است که مفسران متافیزیک بر او می بندند 
البته مراحلی را می گذراند از مدرسه و خانقاه وخرابات ...اما بعد به خود می آید و حافظی می شود که باید بشود و ما همه آن طور می شناسیم یا می خواهیم که باشد و بشناسیم..میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست .تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز ..عاشق و رند و نظر باز است. و فاش می گوید و به زبان عشق می گوید که آتش می زند و در آتش می سوزد .می گوید عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد.
به این اعتبار حافظ یک شاعر مدرن معاصر است که به آزادی بیان اعتقاد کامل دارد و-هم از این روی دچار تناقض .
با نگاه حافظ به انسان و هستی به تناقضی چشمگیر می اسم اما تناقض حافظ در این نیست که برخی غزل های عارفانه ی زمینی و بعضی غزل های عارفانه ی آسمانی دارد .تناقض حافظ در اینست که همه ی این ها همانست که هست و شاعر عرف با پیروی از عرفان عشق و عاشقی ,واقعیتی زمینی را در نظر می گیرد و خود هم واقعیتی زمینی است .لسان الغیب ما همین جا و پیش روی ماست .با بده ی انگوری و شعر عاشقانه ی زمینی و البته اندکی صافکاری این جا و آن جا  تا که تناقض در مفهوم و معنا با تناقض خوانش ها در کار است 
بر آن سرم که ننوشم می و  نکنم 
اگر موفق تدبیر من شود تقدیر 
...

No comments:

Post a Comment