NOSTALGIA:Nostos,Algiaدلتنگی،غم غربت،ااشیاندرد،
واژه ی ناستالژیا که از ١٦٨٨تو سط پزشک سویسی یوهانس هو فر* و به عنوان بیماری عصبی-روانی با علت شناسی شیطانی رواج یافته در آغاز با اشاره به ادیسئوس افسانه یی ،بار معنایی مالیخولیا ،روان پریشی ، افسردگی و دلتنگی نوروتیک داشته است که بر تن و روان شاعر اثر می گذا شته ،
اما به تدریج و در طی زمان در پزشکی و نقد ادبی مدرن به این نتیجه رسیده اند که این جا با نگاه به آینده مانع از آن شده که گذشته اثر سنگینی
بر جای گذارد بل به مثابه عاملی در جهت آفرینش ادبی و هنری به کار گرفته می شود آن سان که نا ستلژ یای ادیسئوس با یاد خانه و دیار به او توان بازگشت بخشیده است . سفر و مهاجرت گونه یی ناستالژیاست که به چنین آفرینش هنری و تفکر اجتماعی می انجامد و حالی که حافظه می شود و حافظه ی شاعر را می گسترد آن سان که در شعر برخی شاعران امروز همچون نیما،شاملو، فروغ،آتشی،،سهراب سپهری ،اخوان ثالث ،آزاد، سپانلو و همچنین در این شعرهای دلتنگی برای ساری مینا اسدی ،شاعر مهاجر ایرانی به سوید
می خوانیم که نیز نوعی چالش با نومیدی ، سوک ، مرگ و نا بوده گی را نیز به ذهن متبادر می کند و نمی گذارد که گذشته به ما گوشزد کند و به یادمان آورد آن چه را که اکنون نیستیم و خانه و یار و دیاری را که از دست داده ایم ، حتا اگر در جست و جوهای خویش آن گمشده ها را در صندوقخانه/ در جامه دان قدیمی / در کوچه های سنگفرش / در ساحل های تنهایی ...هنوز نمی یابیم .شعر ناستالژیک ،این جا و اکنون را بر گذشته ی محو و مبهم
بر تر می داند و از گذشته و یاد آوری ان به سود ساختن آینده ی روشن بهره می برد که شعر همیشه رو به سوی آینده دارد در یاد ها و حافظه و رویا
-ف.س.-
*Johannes Hoffer
مینا اسدیای علف های خیس
که بر بستر رودخانه های سرزمین من
می رویید
با نسیم
که عاشقانه از شما می گذرد بگویید
که بوی تن شما
در این سوی جهان نیز
عاشقی دارد!
از دفتر شعر * بی عشق، بی نگاه * 1990/ 1993 استکهلم
*دلتنگی برای ساری*
دو
*مینا اسدی*
پنجره های آواز
دور نمای سرخ
و حنجره ی زنی
از این سوی جهان
که می سراید:
آی گمشدگان
--- سالهای گمشده ی من ---
کودکی در خورشیدی حقیقی،
دختربچه ای خوابزده
بر شانه های زنی آبستن،
شاخه ای وابسته
به ساقه ی تنومند امنیت
می گردد
می گردد
در صندوقخانه،
در جامه دان های قدیمی،
در کوچه ها ی سنگفرش،
در ساحل های تنهایی،
و گمشده ای را نمی یابد.
از دفتر شعر *بی عشق ، بی نگاه * 1990-1993 استکهل
Majid Majd حس پایداری و امید، حس ناستالژیک را می زاید و بالنده می کندش و او نیز پس از زایش، مادرش را نیروی سازندگی بیشتر و بهتر می بخشد و خود نیز از پستان مانایی در مسیر تکامل می نوشد
ReplyDeleteنیز ناستالژیا که غم غربت است ، غربت را به نزدیکی و حال و همین حالا بدل می کند تا به آینده تسری بخشد
ReplyDeleteف.س
NOTE BY DR.FARAMARZ SOLEIMANI ON NOSTALGIA AND MINA ASSADI's POEMS
ReplyDelete