از کتاب هرمان هسه ی فرامرز سلیمانی
منگ تسه
از شعر های کهن چینی
:
وقتی که آدمی به کهنسالی می رسد
و کار خویش را به پایان می رساند
به آرامی با اندیشه ی مرگ در می آمیزد
او را با دیگران نیازی نیست
او آنان را می شناسد و در باره شان بسیار می داند
او را تنها به آرامش نیازی نیست
پس روا نیست که به دیدارش روند و سخن رانند
و چنانش کنند که از ابتذال به رنج آید
پس از خانه اش در می گذرند
گویی کسی در آن نمی زید
No comments:
Post a Comment