NIMALOGY:اسطوره ی نیما ٣
٣
قصه ی نیما
ویژه نامه نیما که از آبان ١٣٥٨ در روزنامه بامداد ,در تهران آغاز شده بود با انتشار مقاله کلیدی اسطوره ی نیما در روز یکشنبه شانزدهم دیماه ١٣٥٨,شماره ١٩٩ ,صفحه ٧ به پایان رسید .در این جا به بهانه ی زادروز نیما روز آمد بخش های این مقاله ی بلند همراه مقاله دیگرم : ماخ اولا فریاد شکسته ی رهایی ,مندرج در همان ویژه نامه ها
چهار شنبه ٢٨ آذ ر ١٣٥٨منتشر می گردد .هر دو این مقالات بخش هایی از کتاب گاهنامه ی دگرگونی
را تشکیل می دهد که به این قلم درباره شعر و شاعری نیما و دیدگاه های او به زودی منتشر خواهد شد
در این بخش به نیمی قصه نویس و ناقد قصه نویسی می پردازیم
ف.س
نیما تجربه ی داستان نویسی خود را در مرقد آقا ١٣٠٩ نشان می دهد . در مرقد آقا ,طنزی قوی ,کوبنده و باور نکردنی به کار گرفته شده است .این داستان بعدها ضمن کتاب کندو های شکسته که شامل مرقد آقا ,چهار داستان
کوتاه و یک نامه است به چاپ می رسد ١٣٥٠
کوتاه و یک نامه است به چاپ می رسد ١٣٥٠
نیما که بسیاری از داستان های کوتاهش را سوزاند ,در قصه های به جا مانده اش نیز حرف هایی را مطرح می کند نیما نظر خود را در باره ی قصه در نامه یی به نیکتا,ستاره یی در زمین,ص ١٤٠ که ضمن نامه هایش آورده است بدین گونه می نویسد :برای تعریف نوول یا داستان کوتاه دستجات اشخاص مختلف و دارای عملیا ت طولانی و فصل ها و وقایع جداگانه از طرف دتجات جداگانه - چنان که در رمان وجود ندارد
نوول نیست مگر جریان فکر یک نفر واحد
در نوول تجربه با عملیات متوالی یک فرد در ارتباط با عملیات دیگران است
در نوول رئالیست ,محل ها ,مجالس و مواقع مختلف و وصف های پر طول و تفصیل راه ندارند .وصف چیز های کوتاه و زود گذارنده است .به اصطلاح روس ها : نابروسکا ,یعنی قلم انداز و کم پیله و مفید
.طبیعت , فرهنگ و زبان مازندرانی در این قصه های نیما حضور دارند .نیز اندیشه پردازی برای شعر و انقلاب ادبی حتا با همان لحن,نحوه ی بیان و استدلال نامه ها
نوول نیست مگر جریان فکر یک نفر واحد
در نوول تجربه با عملیات متوالی یک فرد در ارتباط با عملیات دیگران است
در نوول رئالیست ,محل ها ,مجالس و مواقع مختلف و وصف های پر طول و تفصیل راه ندارند .وصف چیز های کوتاه و زود گذارنده است .به اصطلاح روس ها : نابروسکا ,یعنی قلم انداز و کم پیله و مفید
.طبیعت , فرهنگ و زبان مازندرانی در این قصه های نیما حضور دارند .نیز اندیشه پردازی برای شعر و انقلاب ادبی حتا با همان لحن,نحوه ی بیان و استدلال نامه ها
قصه های نیما به نظر میرسد که چیزی بر ارج و مقام ادبی نیما نمی افزاید .شعر علیه نظام دستوری به پا می خیزد و خود دستور زبان تازه یی را ابداع می کند و نثر ناچار به پیروی از دستور زبان مدون است اما نثر نیما نیز به دفعات از چهار چوب های دستوری می گریزد و به قواعد آن تن در نمی دهد و به شکل به اصطلاح غلط های دستوری در می آید .
در کندو های شکسته ,غیر از مرقد آقا ,داستان غول ,زنش و ارابه اش نیز قابل توجه است که نماینده ی بلند پروازی های اندیشگی و نماد سازی نیماست .
داستان غول های تنهاست که خود را زیبا می بینند ,که ویران می کنند و نمی سازند و آدمک هاشان وبال جانشان هستند و فکر می کنند که دیوانه اند یا گناهکار و به انجامی می رسند که مرگشان فرا می رسد زیرا که مرگ قول ها در فکر کردن است
نیما در زمینه ی داستان نویسی و نقد آن در نامه به صادق هدایت ,به استیل,متد,مکالمه و محاوره و همچنین شکل می پردازد و قصه ها ی هدایت و علوی را بدین گونه داوری می کند
ص ١١٣ نامه های نیما یوشیج
...
No comments:
Post a Comment