FARAMARZ SOLEIMANI
می چکم
قطره قطره در خونم
بارانی سرخ می شوم
در دشت های تنم
و دست هایم را می گشایم
به سوی ز هری که
می شورد بر من
و مرا تا نا کجا می برد
به چنگ و چنگا ر
تن
نمی سپرم
به باد
به باد تن نمی سپرم
هنوز
در آبشار سالیان
شناورم
نه
تن نمی سپرم
به توفان چنگار
در این قطره ها نمی شکنم
تا که قصد شکستن او را دارم
قطره قطره ام
که می چکم
7 March 2013
قطره قطره ام
که می چکم
7 March 2013
No comments:
Post a Comment