راهی نمانده بود
که ما در آن نمانده بودیم
تنها تا عشق
که تنها فاصله ای ست
وقتی که نزدیکی
و خاموشی ی شب با ما می گفت
راهی نمانده است
که ما
در آن نمانده ایم
تنها نزدیک تر باید شد
نزدیک تر از فاصله
و راه
یک با ر دیگر که بر هم می نگریم
نگاه مان را با هم گره می زنیم
راهی دیگر
نمانده است
No comments:
Post a Comment