Tuesday, March 12, 2013

FARAMARZ SOLEIMANI:GASHT DASHT



مجموعه ی شعر- (آواز های ایرانی) - فرامرز سلیمانی
انتشارات به نگار ١٣٦٨ تهران

از :گشت دشت

٢

در دشت ترکمن
از خواجه نفس گذشتیم
تا تپه های نقره یی
تا کوچه های گو میشان.
شیروانی های متروک
زیر باران
جوان شده بود
و گام های استبداد کوچک
طنین شکست سالیان را داشت.

برزیگران
وچوپانان
با ماهیان خزر
راز دوستی می گفتند
و مختوم قلی
شاعر تنهای ترکمن
برای گوسپندان
آواز می خواند:
« میهمانان چشمان من
شرابخوارگانند
که بی خدا نگهدار می روند
و هرگز
باز نمی گردند.

میهمانان چشمان من
واژگانند
که می رقصند
و می گریزند.

میهمانان چشمان من
درختانند
که در بند خزانند.»

زمین تشنه
بر پیله ی سبزش می نشست
وکلام شاعر پیر
رنگی دیگر می گرفت.
***

Faramarz Soleimani w/Mohamad Mokhtari &Masud Noghrekar
img:moj

مجموعه ی شعر- (آواز های ایرانی) - فرامرز سلیمانی
انتشارات  به نگار 1368

از :گشت دشت 

2

در دشت ترکمن
از خواجه نفس گذشتیم
تا تپه های نقره یی
تا کوچه های گو میشان.
شیروانی های متروک
زیر باران
جوان شده بود
و گام های استبداد کوچک
طنین شکست سالیان را داشت.

برزیگران 
وچوپانان
با ماهیان خزر
راز دوستی می گفتند
و مختوم قلی
شاعر تنهای ترکمن
برای گوسپندان
آواز می خواند:
« میهمانان چشمان من
شرابخوارگانند
که بی خدا نگهدار می روند
و هرگز
باز نمی گردند.

میهمانان چشمان من
واژگانند
که می رقصند
و می گریزند.

میهمانان چشمان من
درختانند
که در بند خزانند.»

زمین تشنه
بر پیله ی سبزش می نشست
وکلام شاعر پیر
رنگی دیگر می گرفت.
***
L

No comments:

Post a Comment