A*SH*N*A:آریا آریا پور /حمید کریمپور
دل چه پیر شود چه بمیرد , موج , ۱۳۵۹
---
شناورم در فضاي عميق دلتنگي
- پنجم، از بخش اول "دل چه پیرشود چه بمیرد " -
تنهایی یکلیا-۱
نیلوفری کنار ابانه
گام های گریه می شمرد
اه یکلیا
با گونه مقدست چه می کنی
تو جانان بیت المغدسی
جان خدا
چنین که می گذری
از خورشید های حنجره ام
تالار کهکشان چه کوچک است
آسوده باش
که به نام تو
ماه می تابد و
ستارگان سرود می خوانند
---
تنهایی یکلیا و مصیبت کوشی -۴
:
پذیرا که می شوی
تنهایی و
آغوش که می گشایی
به زندگی
زیباترین شفا
دیوانگی ست
یکلیا
تو که از عشق می خوانی
آرامشی بخوان
دیری ست با دلت
که دیگر
نه کبوتر ست و نه سبز
خوانده ام
شیطان را بگوی
از جهان چه به سینه می بری
جز رضی که تو را پیر می کند
دل چه پیر شود چه بمیرد , موج , ۱۳۵۹
---
در بغض تو گيسوست
که بر باد ميرود
از بلنداي حوصلهات
و صداست که مهربان ميميرد
شناورم در فضاي عميق دلتنگي
با ستوني به دوشم
پوشيده از غرابت بازارهاي پير
- پنجم، از بخش اول "دل چه پیرشود چه بمیرد " -
تنهایی یکلیا-۱
نیلوفری کنار ابانه
گام های گریه می شمرد
اه یکلیا
با گونه مقدست چه می کنی
تو جانان بیت المغدسی
جان خدا
چنین که می گذری
از خورشید های حنجره ام
تالار کهکشان چه کوچک است
آسوده باش
که به نام تو
ماه می تابد و
ستارگان سرود می خوانند
---
"بر اگر نيايد ماه
اندوهت حکايتيست
اما
از حوصله نيفتي
که روزگار
دهاني فاحشه دارد"
---
تنهایی یکلیا و مصیبت کوشی -۴
:
پذیرا که می شوی
تنهایی و
آغوش که می گشایی
به زندگی
زیباترین شفا
دیوانگی ست
یکلیا
تو که از عشق می خوانی
آرامشی بخوان
دیری ست با دلت
که دیگر
نه کبوتر ست و نه سبز
خوانده ام
شیطان را بگوی
از جهان چه به سینه می بری
جز رضی که تو را پیر می کند
...
در نفس ها یت صنوبری ست
که با دهان گريه می خواند
پس
باران را به نام می خوانم
و با ديدن اولين پرنده می پرم
زخم بلند :
ای زندهگی
تومار دويدنام بيامرز
که چرخشی دلفرسای
بر دايره داشتهام
:::
"دل چه پیر شود، چه بمیرد"
/حمید کریمپور /آریا آریاپور
در نفس ها یت صنوبری ست
که با دهان گريه می خواند
پس
باران را به نام می خوانم
و با ديدن اولين پرنده می پرم
زخم بلند :
ای زندهگی
تومار دويدنام بيامرز
که چرخشی دلفرسای
بر دايره داشتهام
:::
"دل چه پیر شود، چه بمیرد"
/حمید کریمپور /آریا آریاپور
No comments:
Post a Comment