فرامرز سلیمانی
پیر نوروزی-٣
در خم کوچه یی
پیری به راه می رود
پیری بنفشه رنگ
که سودای بنفشه دارد
در عاشقی
و بر سرش طبقی گل می برد
حافظ به پیر رسیده بود و
پیر به حافظ
که در خم کوچه راه می رفت
و یاران او هم می رفتند
تا خم کوچه یی و کوچه های دیگری
و عشق ناب این بود
در دستان عاشقان
که نوروز تنها یک نشانه بود
.
.
Jalil Gheisari
ReplyDeleteدرود استاد بله حافظ وراری ورا بود هم با من ِپیش ازمن بود هم با پیری همرا که همان پیرمغان است
5 hours ago · Edited · Unlike · 1
Faramarz Soleimani
و پير معماي حافظ واري ست در زمان كه به بي زماني مي آيد و گاه خضر است و زروان و پير مغان و كوچه ها هزارتوي اوست كه هزارتوي ما همه است و نوروز تنها نشانه يي ست با گل ها و دانه ها و ميوه ها و سبزه و سفره و ماهي همه ي هستي ... و اين ها راز مانايي ست و. اين ها راز پير. نوروزي ست
5 hours ago · Like · 1
Jalil Gheisari
و بُعد منفی آن همان پیر مرد خنزر پنزری ست که در طول تاریخ گرفتارش هستیم .بالباسیچروکیده و دندانی افتاده که دائم بر ما می خندد