زهره خالقي
گفتم عشق نارنجی ست
-این را در ولایت نارنجی می گفتم -
گفت از کجا دانستی
گفتم وقتی بهار می شود همه عاشق می شوند
و عطر بهار نارنج
دنیا را سرشار می کند
گفت عشق ابی ست
زیرا که عطر عاشقان
در آسمان
به پرواز می اید
گفتم شاید نارنجی-ابی ست
یا شاید سپید است
زیرا که هرگز
بال و پر عاشقان را
در آسمان پرواز
نمی شود پیدا کرد
رنگین کمان که پل زد
دو پروانه ی عاشق
در بال ها شان
می تپیدند
ReplyDeleteJalil Gheisari درود استاد باز هم نوستالژی وشاخصه های بومی ولایت نارنجی خیلی از جاها ممکن است باشد اما ولایت نارنجی شما گویا مازندران است و...راستی استاد مهما ن پذیری در سال های اخیر در "نور" ساختند به نام نارنجستان و شهرکی هم در دهکده ی ساحلی "وازیوار"نوشهر محل سکونت من است به نام نارنج . بر قرار باشید
Faramarz Soleimani بهارنارنج ونرگس وکدو و» کهی پلا« خوراک رسمی مازندران، و هلوهای باغ و پاییز های دوران کودکی همه روی بومی نارنجی گسترده اند و درهمه حال این شعر است که به ریخت و قواره ی امروز می آید و هم نفسی دارد