دگرگون كردن لحظه به لحظه موقعيت انسان به دست و اراده خود اوست. رهايى در گرو هستى همه است . انسان اسطوره أصلى تاريخ است و همه چيزى از او ساخته است . در اين امكان و كارايى هيچ كس با ديگري تفاوتي ندارد مگر آن كه مجموعه يى از عوامل گوناگون در وجود او تاثير نهاده باشد . آن چه بايد بشود و مى شود از هماهنگى نيروهاى انسانى مى شود
وقت است زآب ديده كه دريا كند جهان
هولى در اين ميانه مهيأ كند جهان
بس دست هاي خسته در آغوش هم شوند
شور نشاط ديگر بر پا كند جهان
به نقل از محمد مختارى: انسان در شعر معاصر ، بخش شعر نيما ، ص ٢٢٩
وقت است زآب ديده كه دريا كند جهان
هولى در اين ميانه مهيأ كند جهان
بس دست هاي خسته در آغوش هم شوند
شور نشاط ديگر بر پا كند جهان
به نقل از محمد مختارى: انسان در شعر معاصر ، بخش شعر نيما ، ص ٢٢٩
جهش به قلمرو آزادى بيانگر آن است كه انسان مى تواند زندگيش را موافق آرزو هايش شكل دهد و اين نشانه يى است از پايان موقعيت تراژيك در زندگى او .- محمد مختارى
اصول نظم اندیشگی نیما از نظر مختاری
-۱ زندگی از طریق اجزا , پدیده ها و نمودهای کوچک اجتماعی و ازسانی تحقق می یابد ,تکامل می پذیرد و بیان می شود
۲- انسان ارزش اصلی است
۳- از آدم های کوچک همه کاری ساخته است
۴ یک قانونمندی عمومی - انسانی - تاریخی در کار است
۵- نقش انسان پیشرو نقش یک کشف آگاه است و نه بیش
۶- شاعر تافته جدا بافته و اقل کل نیست . خطاب شاعر به دیگران بر اساس روابط آگاهانه و ضرورت و مقصد اجتماعی همگان است
۷- شاعر فقط در نو آوری شعر , بر رسالت و من پیامبرانه خویش تاکید می ورزد و کهنه گرایان را که در مخالفت با او در آمده اند تا راهش را صد کنند سزاوار سر زنش می شناسد
۸- تنها دشمنی با انسان سزاوار نفرت و نفرین و ستیز و نفی است و مبنای تشخیص این دشمنی ضدیت با عدالت اجتماعی است
۹- شکست و ناکامی , محمل یاس و فرو نشستن نیست بلکه محملی است برای ادراکی دوباره و تازه
عشق تبلور ناب رابطه انسانی است ۱۰-
No comments:
Post a Comment