Monday, December 15, 2014

MEMORIZZZ:THE HOUSE OF MARTIANS-1

خانه مريخى ها
آخرين خانه يى كه در سارى زندگى كرديم خانه مريخى ها بود تا سال ١٣٣٦ . خانه يى درندشت با حوض بزرگ و مهتابى و گل و گياه فراوان از شمعدانى و شاه پسند و قرنفل و جعفرى و دكمه يى و گل سرخ و  نیلوفر و ناز و ديگران كه بيشتر دست پرورده پدر بودند و او همچنين مجموعه يى از مركبات پيوندى پديد آو رده بود در حدود ١٥ نوع از پرتغال و نارنج و ترنج و نارنگی و ليموهاى ترش و شيرين و تو سرخ و دارابى و مينا و سلطان مركبات و وبادرنگ و بالنگ و البته میوه های دیگر مثل انار ترش و شيرين و انجير چهار فصل و يك درخت انجير سياه روى مهتابى هم بود كه سن و سال خانه را داشت  از زما ن قاجار . در يك گوشه حياط آشپز خانه و توالت بود كه رفتنش به سفر قندهار مى مانست و من در همين جا بود كه شب ها گاهى مريخى ها را مى ديدم كه از تون حمام روبروى خانه مان مى آمدند که انجیر و انار بخورند و با هم شب چهره داشته باشند .آنها به زبانى غريب حرف مى زدند و پس از مدتى به حمام اصفهانى باز مى گشتند و من البته تمام دل خوشيم به پاپي سفيد عزيزم بود كه اگر مريخى ها حمله كردند او را به طرف شان كيش بدهم و متشن کنم همان كارى كه با بچه هاى غريبه محله هاى ديگر مى كردم و يا با پاسبان ها كه آن وقت ها همه شان هم شاعر نبودند . بارى اين روزها در اين فكرم كه حالا كه آن خانه پشت حكومتى و کنار سبزه میدان متروك شده و يا آپارتمان ها جاي آن را گرفته و آن حمام بزرگ هم ويران شده اين مريخى ها كجا هستند. شايد هم به لس انجلس مهاجرت كرده اند و مشغول بازي در فيلم هاى هاليوودى اند يا برگشته اند به شهر وديارشان كه مى گويند تمدن بزرگى در آن بر قرار است
فرامرز سليمانى
Memorizzz, The House of Martians

1 comment:



  1. He Sam
    خاطره اي نوستالژيك، گويي از روي كتاب خاطرات كهنه ي فراموش شده اي با برگهاي كاهي مي خوانيد! بخصوص سطر اول

    ReplyDelete