Wednesday, May 22, 2013

WALTER BENJAMIN:LANGUAGE




  1. والتربنیامین:زبان
    والتربنیامین زبان را به عنوان نوعی نمونه وار رآلیستی در برابر زبان به مثابه عاملی فرامعنایی قرارمی دهد
    زیرا به قول حافظ شیراز : آن بنده پروری که زبان در دهان نهاد \ در کلام در صدف هر دهان نهاد
    تأملاتی در زبان :
    * زبان چه چیزی را همرسانی می کند ؟ زبان و جود معنوی متناظر با خود را همرسانی می کند .
    " والتر بنیامین "

    * زبان وجود زبانیِ چیزها را همرسانی می کند .اما روشن ترین تجلیِ این وجود خودِ زبان است .از این رو پاسخِ این پرسش که " زبان چه چیزی را همرسانی می کند ؟" چیزی نیست مگر : هر زبان خودش را همرسانی می کند . برای مثال ، زبانِ این چراغٌ چراغ را همرسانی نمی کند ( زیرا و جود معنوی چراغ تا آن جا که همرسانی پذیراست ، به هیچ و جه خود چراغ نیست بلکه زبان – چراغ را همرسانی می کند ، یعنی چراغ در همرسانی ، چراغ در تجلی و بیان ، زیرا در زبان ، وضعیت از این قرار است : و جود زبانِ همۀ چیزها همان زبان آن هاست .
    " والتر بنیامین "

    * هر نوع همرسانیِ محتواهای ذهنٌ معادلِ زبان است . .. اما هستی زبان فقط با هستی تمام حوزه های تجلی ذهن بشری هم بسته نیست، تجلی ای که زبان در آن همواره به معنایی حضور ذاتی دارد ، بلکه هم چنین با هستی ِمطلقاًهمه چیز هم بسته است .
    " والتر بنیامین "

    * هیچ رخداد یا شیءای ، نه در طبیعت بیجان و نه در طبیعت جاندار، وجود ندارد که به طریقی در زبان شرکت نجوید ، زیرا همرسانی و انتقال محتوای معنویِ هر یک از این چیزها جزئی از ذات آن است .این نوع کاربست کلمۀ " زبان " به هیچ وجه مجازی نیست . زیرا این فکر که ما نمی توانیم چیزی را به تصوّردر آوریم که ماهیت معنوی اش را در تجلی یا بیان خویش همرسانی نمی کند / فکری سراسر با معنا است : آگاهی ظاهراً(یا واقعاً) به درجات گوناگون با چنین همرسانی ای گره خورده است ، لیکن این گره خوردگی نمی تواند این واقعیت را تعییر دهد که ما قادر نیستیم در هیچ چیز غیبت تام و تمام زبان را متصور شویم .
    " والتر بنیامین "

No comments:

Post a Comment