تا پلی شکسته می روی
در منتهای موج و شب
و باز که می گردی
پل شکسته است
در منتهای شب
این که دستان ابر را گرفتیم
تنها بهانه ی پنهان شدن بود
اگر دوباره
مه دره را بپوشاند
و دستان مان
در دستان مان
مثل پلی که پل می زند
در ابر
و شب
کلام است که عاشقانه می با لد میان ما
No comments:
Post a Comment