آبروی آسمان پاییز
در سایه ی سپیدار افرایی
یک بید زرد در چمن همسا یه
و آ لاچیق خاموش
یک نرده ی شکسته ی بی رنگ
در قاب شطرنجی ی آ فتاب
یک پرده ی گره خورده با باد
یک سروستان قالی
بعد شب شد
و شب خواهد افتاد در خروجی ٥٢
که صلح مغموم
پشت پشته های شب
منتظر می ماند
No comments:
Post a Comment