بر مدار مور راه می جو یم تا تو را بیابم
تنها پر و با لی می خواهم که به پرواز ایم
تا نیروانایم به رهایی ی نارنجی
در راه می خوانم که مرا در راه می خواند
نگاهم به باغ ها و گردشگاه هاست
از مرز جنوبی می گذرم و
بو ی خلیج می گیرم
حالا در راه می خوانم
و خانه ی من در دور دست
خوانش من است از شعرها مان
حالا در راه
تو را می خوانم
به بستر رنگین کمانی می ماند
خارایی که با سنجاقکی نشسته است و
دارد از پرواز می گوید
مدار یافتن تو
بر مدار مور
به آستانه ی پروازی
بی پر و بال
No comments:
Post a Comment