که پاره پاره می شد تنش
هزار پاره ی شیطان
هزار با روی خیانت بود
که بر تن اریو می با رید
و باد
بر تن درخت
زخمی تازه می زد
بر شانه هاش می برد
تنگ تکاب را
که سالیانی سنگین
تنگ تکاب او شده بود
و جان او زخمی
زخمی ی جان
زخمی ی خون
و مرگ
و مرگ
و آریو
در خیانت و خون باستانی
می غلتید
هزار پاره ی شیطان
هزار باروی خون
و بارش خیانت و
خو اری
در جاری ی کهن
در جاری ی کهن
No comments:
Post a Comment