وقتی عاشق باشی پرواز می کنی آزاد و آرام با صلح.
- زهره
...وآزاد و آرام \دوبال می شوی و \تنها\یک دل...
و صلح /اما پرنده یی ست
که بال های شیشه یی ش را می گشاید \ تا لحظه ی سنگسار \ در چشمان قاتل\انکارشودپس با لگام و یال آن دستان \ که درکناری \بال و پرمی زند \ سنگین \وقتی عاشق باشی
ف.س.
این که آزادوآرام وباصلح،تعریف پرواز است،ویااینکه،پروازباصلح انجام می گیرد ایهامی ست که ترجیح دارد به همان گونه بماند.اما ازسوی دیگر این ها همه اسباب عاشقی ست،و عاشقی اسباب اینان. و دراین نکته،شعرابهام وتردیدی نمی نهد وتنهاآگاهی می دهد.مثل همان نگاره ی همراه که ایهام وابهام را با عناصری همچون پنجره های باریک وبلند ویا سایه ی انان بردیواری بلند توامان دارد و رنگ سیاه و سفید فضاراتشدید می کند.و انسان در آستانه ی پرواز، این جا دربند است.مثل یک شومی ی شاد یا نزدیک شدن به همان آزادوآرام...باصلح
No comments:
Post a Comment