فرامرز سلیمانی
آوازهای ایرانی
اهل هیچستان - ١
زاهدان ، مهر ١٣٦٠
.
چه می جویی منا ای غرقه در هیچ
در این دریای چون موجش گوهر هیچ
:
باری گران بر شانه دارد
پیشانی بلندش
بر باد
چشمان نافذش
بی تاب جاودانه ی فریاد
نشخوار می کند
اندوه نارفیقان
و خشم یاران را
نشخوار می کند
با تلخ نشئه یی
یکصد هزار سوار را
بر پیکره ی به خون نشسته یی
با شیهه یی بلند
توفان شن به خانه می برد
جمازه یی ست
که بر انتهای زمین
پر طاقت و صبو ر
تکیه کرده است
در جست و جوی نسیم
بی هوده پرسه می زند
زیرا زمین
ا ین جا
بی مهربانی دریا
آتش گرفته است
آوازهای ایرانی
اهل هیچستان - ١
زاهدان ، مهر ١٣٦٠
.
چه می جویی منا ای غرقه در هیچ
در این دریای چون موجش گوهر هیچ
:
باری گران بر شانه دارد
پیشانی بلندش
بر باد
چشمان نافذش
بی تاب جاودانه ی فریاد
نشخوار می کند
اندوه نارفیقان
و خشم یاران را
نشخوار می کند
با تلخ نشئه یی
یکصد هزار سوار را
بر پیکره ی به خون نشسته یی
با شیهه یی بلند
توفان شن به خانه می برد
جمازه یی ست
که بر انتهای زمین
پر طاقت و صبو ر
تکیه کرده است
در جست و جوی نسیم
بی هوده پرسه می زند
زیرا زمین
ا ین جا
بی مهربانی دریا
آتش گرفته است
IN FB
ReplyDeleteREPUBLISHED
FOR BALUCHESTAN EARTHQUAKE 1392