Sunday, January 18, 2015

NIMALOGY:SWAN


در سيستم هاى دانشگاهى پيشرفته جريان هاى پيشرو ادبى توسط شاعران و نويسندگان و ناقدان هدايت مى شود و جايى چندان براى محافظه كاران و محافظه كارى نمى ماند . ادباى ريش و سبيل دار ما كه به ظاهر هم زمان با نيما مى زيستند نياز زمانه و حضور نيما را درك نكردند و به تقليد ها شان در شعر و غزل ادامه دادند تا اذهان تنبل را با بديهيات مكرر راضي نگاه دارند . بهار و خانلرى يكى در پايان شعر كهن و قصيده سرايى و ديگرى در گام هاى إغازين شعر نيمايى درماندندً و رو به تحقيق و جاه طلبى هاى سياسي شان آوردند و هم از اين روى بر خلاف نيما در برابر قدرت سر خم كردند راهى كه توللى آغازگر با شعر بازگشت پيمود . يا لاهوتى به شكلى ديگر در جايى ديگر تجربه نمود . إخوان و شاگردان او ، نادرپور و همگنان او ، شهريا ر به گونه يى ديگر همه گرفتار اين دور باطل بازگشت شدند و نيما را در قلم و قدم ، در زندگى و پس از آن تنها گذاردند . عمر شاعرى عشقى و تقى رفعت آنسان كوتاه بود كه تاثيرى. چندان از آنان بر جاى نماند جز تراژدى زندگى شان كه بيشتر رنگ سياسي گرفت . عمر شاعرى حسن هنرمندى و محمد على اسلامى نيز با رويكرد آنان به ترجمه و تحقيق كوتاه مى نمود . در همين عمر كوتاه شاعرى اما هوشنگ ايراني راهى جدا از نيما برگزيد كه به موج هاى پسا نيمايى انجاميد . نيز شاعران نيمايى پديدار شدند كه آنگاه برخى از آنان به راه خود رفتند همچون شيبانى ، شاهرودى، رحمانى ، شاملو ، فروغ ، سپهرى ، آتشي ، نيستانى و ديگران . و از آن ميان نيما همچنان در شخصيت شاعرى و شعر و تأمل و نقد و نظر حضورش را به خاطر اصالت و صميميتش ادامه مى دهد
Blow, winds , and crack your cheeks ! Rage ! Blow !
You cataracts and hurricanes, spout
William Shakespeare :
King Lear

No comments:

Post a Comment