Night @ Galleries
هرگزش بر ديوار رنگ دست نساييدم
و دست نساييدم
بر ديوار عاشق
وقتى كه از من دور بود
از ديوار و رنگ
شب نقش ها و نگاره ها بود
در حوالى پاييز تن
و پاييز
در حوالى نقش ها
و نگاره ها
با بادو برگ مى وزيد
وًعاشق از من دورتر بود
فرامرز سليمانى
هرگزش بر ديوار رنگ دست نساييدم
و دست نساييدم
بر ديوار عاشق
وقتى كه از من دور بود
از ديوار و رنگ
شب نقش ها و نگاره ها بود
در حوالى پاييز تن
و پاييز
در حوالى نقش ها
و نگاره ها
با بادو برگ مى وزيد
وًعاشق از من دورتر بود
فرامرز سليمانى
No comments:
Post a Comment