Thursday, April 3, 2014

A*SH*N*A*CULAR POETRY:MASUD AHMADIمسعود احمدی

مسعود احمدی MASOUD AHMADI
OCULAR POETRY

مرگ یک دیگر اندیش
---
هیچ
با خود بر نداشت / تنها گذاشت
آن تکه ابر همیشگی / بالای سرش باشد و ببارد
به مرز که رسیدند
ابر ناپدید شد
باران / و آن زن نیز
که در طول راه با او بود / دست‌دردست و ناپیدا
مرگ
شگفت‌زده بود / درمانده و آزرده
که مرد با لبخند
از دروازه گذشته بود
بی‌درنگ و آه / بی‌نگاهی به پشت سر حتا
---------------
بهمن ۱۳۹۳

No comments:

Post a Comment