Saturday, April 26, 2014

LITCRIT:MOTHER TONGUE AND TONGUE OF OTHERS-1

شاعری که تنها به زبان مادریش آشناست و از زبانها و فرهنگ های دیگر چیزی نمی داند در جهان معاصر تنهای مسکینی است که جهان و معاصر را نمی شناسد 
شاعری که زبان مادریش را نمی داند نیز تنهای غریبی است که در گوشه های گم این جهان بزرگ دست و پا می زند و در بی وطنی و بی فرهنگی گوشه می گیرد 
این همه نام و این همه توسل به تلفن بازی و فیسبوک بازی در بی زبانی مادری و در بی زبانی جهانی هرگز راهی به دهی نبرده است 
و شاعر تنها در معاشرت و شناخت شعر دیگر به زبان مادری و زبان های دیگر رو به رشد  می رود 
دریچه را بگشای شاعر 
تن به نسیم بسپار 
و جهان را 
به نی نی ی چشمانت 
دعوت کن 
دریچه را 
ژ رف بگشای

مشكل عمده يي كه شاعر يوني لينگوال را در پيله و زنگار دست و پا بسته نگاه مي دارد عدم دست رسي به نقد و تطور أفكار و احوال جهاني است و بيچاره آن كه مدعي نقادي هم هست و از خواندن جمله يي به زبان ديگر هراس دارد

No comments:

Post a Comment