کتابخانه ام را ورق می زنم
کتابخانه ام فیلتر شد
کتابخانه ام بال در آورد و پرواز کرد
کتابخانه ام تنها شد
کتابخانه ام نیمی ش را جا گذشت و غریب شد
کتابخانه ام خالی شد
کتابخانه ام رفت توی کیسه و جعبه و کیف و زیر تخت
کتابخانه ام بی کس شد
کتابخانه ام تصفیه شد
کتابخانه ام در به در شد
کتابخانه ام غارت شد
کتابخانه ام سو خت
کتابخانه ام خاکستر شد
کتابخانه ام خزان شد
کتابخانه ام خزان شد
و دوربین های گمشده ام اگر بود از جای خالی ی حافظ هایم عکس های فوتوژنیک می گرفتم
برای یادگاری
برای یادگاری
و ساعت هایم و انگشتر و گردن بندم و گوشی ی استریو یم و خال های خلخالی ی تنم
و باقی قضایا
No comments:
Post a Comment