Wednesday, February 13, 2013

from JOURNEY OF SHAHNAMEH:SHIRIN SONGسرود شیرین

shirin by: Zohreh Khaleghi
Dr. Soleimani collection
سرود شیرین 
خیال سرکش خال در تبسم شیرین 
١
نازکای شیرین به چنگار عشق 
.
بر گونه های سرد سنگ 
سرود بوسه های فرهاد بود 
که بیستون 
در شب بلند قصه 
می غنود 
از انتهای زمستان بر آمد 
و با شاخه های گل یخ 
به خواب رفت 
لبخنده یی سرشار داشت 
تا که بر سریر طراوت می نشست 
و به مژگان عاشقش
 دیبای تشنه را می خراشید 
تیری به بال حنجره نشست 
و باد 
به سرخی زد 
لبخنده ای بی رنگ 
بر لبان سرد شیرین 
ماسید 
به جشن خاک نشست و 
پیکره یی 
دیگر شد 
و گیسوان باد 
پریشان شد 
در ایوان دل 
همهمه ی سالیان رفته می نشست 
یاد تپش 
یاد همیشه ی باران 
یاد وداع یاران 
شیرین
 به چشمه ی خون
 تن شست 
چشمان باغ و بیابان می گریست 
و گیسوان باد پریشان بود 
سیماب و قیر 
از حنجره 
سرازیر شد 
شیرین 
پریشانه 
می نگریست 
و جای جای تنش 
کبودی ی عشق بود 
و اسبش 
که بی سوار 
تا ژرفای دشت 
می چمید 
شرمی شیرین 
در دل سنگ 
و آبهای جهان 
که بی آغاز و بی پایان 
آینه دار عشق بود 
سیماب و قیر 
در گذار سر د گیسوانش 
و شب 
که بر لبان شیرینش 
بوسه زد
...
ازدفتر:ازسفرشاهنامه

No comments:

Post a Comment