DAVID
داوود
شعر فرامرز سلیمانی
۱۹۹۰/۲۰۱۱
تن
در آسه ی دیس
تندیس
تندیس دار
تندیس داد
تندیس داوود
به آواز تن
تن
در
آسه ی
دیس
تن
دیس
تندیس
دار
و
داد
و
داوود
HANGING DAVID
hanging david
A missed marble
in a missed marble
Hanging tall is David
And in curls
lies marvel of nose,lips
and chin with David
David stares
David steps on curls to the sky
David hangs
سکوت معجزه یی ست در تن ساکت داوود
تن
دیس
و دستان ساکت
بر ران های ساکت
سکوت معجزه یی ست در انگشتان خیره ی داوود
و انگشتان خیره ی داوود و انگشتان خیره ی داوود
در معجزه ی سکوت
تن
دیس
David is hanging
Hanging is his foot
On hanging stone
And hanging stone
Under hanging foot
Brings the world
Under hanging sky
تالار بود در جاری ی داوود
پروای پشت پروار
تالار بود که رنگ روشنا را می ربود
از پوست بارفتن
و داوود دو نیمه بود در چهار راه تن
و آسه ی دیس
تندیس
تندیس در تندیس داد تندیس داوود به آواز تن
تن
در
آسه ی
دیس
تن
دیس
تندیس
دار
و
داد
و
داوود
بود...
No comments:
Post a Comment