Monday, May 28, 2012

آغوشی پرگل

آغوشی پرگل
پشت پنجره
می نوشد آفتاب را
حرفی ندارد با حیاط و ایوان
تنها قصد خزیدن دارد
به خلوت سایه یی ارغوانی
که در سکوت لبخند می زند
ساکت گلدانی
که یک پنجره آفتاب را
به خانه می آورد
هربار که از ایوان و حیاط می گذرد
ستون سایه می زند این ایوان
درآغوشی پر گل
۲۹ می

No comments:

Post a Comment