نیما شناسی : گفتاورد ها
مجله موج ,دفتر ویژه نیما ,جلد هفتم ۲۰۱۵
باید صراف کلمه باشد
نیما:نامه های همسایه
چند روز پیش ها در روزنامه نوشته بودند اول کس که شعر آزاد گفت منم
نیما یوشیج
دوست من , برای خوب دویدن میدان لازم است
نیما در نامه به بهمن محصص
من فقط با شماست که این حرفها را میزنم. با مردم به اندازهای که وقت کار را نکـُشد تماس بگیرید. بسیار چیزهاست که انسان بعداً به مردم میآموزد و قبلا از زندگی خودشان آموخته است و خود مردم نمیدانند. یقین بدانید، بلای رنج سفر را کسی میبیند که تصور سرمنزلی دارد. فقط به اصطلاح، زمان مراقبه لازم است. باید فنا شد تا بقا را یافت. اینجور زیستن، زیستن خاصان است. این زندگی را با مزایای واقعیاش خیلی گران به انسان میدهند و زود از او پس میگیرند.
نیما یوشیج : نامه به بهمن محصص
همسایه ی عزیز من ! نگویید چرا نمی فهمند بگویید چرا عادت به دیدن ندارند . بگویید از چه راه ملت خودمان را به دیدن عادت بدهیم . در ادبیات ما این حکم یک شالوده ی اساسی را دارد
نیما:نامه های همسایه
من زندگئم را با شعر م بیان کرده ام . در حقیقت من این تور به سر برده ام .احتیاجی ندارم که کسی بپسندد یا نپسندد .بد بگوید یا خوب بگوید . اما من خواستم که دیگران هم بدانند چطور بهتر می توانند بیان کنم و اگر چیزی گفته ام برای این بوده است و حقی را پشتیبانی کرده ام زیرا زندگی من با زندگی دیگران آمیخته بود و من طرفدار حق و حقانیت بودم
نیما:شعر و زندگی من
همسایه ی عزیز من ! نگویید چرا نمی فهمند بگویید چرا عادت به دیدن ندارند . بگویید از چه راه ملت خودمان را به دیدن عادت بدهیم . در ادبیات ما این حکم یک شالوده ی اساسی را دارد
نیما:نامه های همسایه
من زندگئم را با شعر م بیان کرده ام . در حقیقت من این تور به سر برده ام .احتیاجی ندارم که کسی بپسندد یا نپسندد .بد بگوید یا خوب بگوید . اما من خواستم که دیگران هم بدانند چطور بهتر می توانند بیان کنم و اگر چیزی گفته ام برای این بوده است و حقی را پشتیبانی کرده ام زیرا زندگی من با زندگی دیگران آمیخته بود و من طرفدار حق و حقانیت بودم
نیما:شعر و زندگی من
No comments:
Post a Comment