می گوید اگر زمانی ملکه سبا را دیدید از ازدواج با او حذر کنید زیرا ملکه سبا تنها سزاوار عشق جادویی است
و نه زناشویی
در مقدمه دیدار های ملکه سبا , سرانو
جادوی عشق در جان هسه می دود این جان جاودانه عشق و سلوک روحی خود را آنگاه به سیذارتا تفویض می کند که جای جای نوشتاهای او به چشم می خورد ,از کتاب سیذارتا تا بعد . شاید دوستی با یونگ و گرایش به روانشناسی همراه پسزمینه های فلسفی در این عشق بی اثر نبود .این علاقه و آشنایی موجب شد تا اثار هسه نیز از دید گاه یونگی نقد شود مانند نقد تفسیری گرگ بیابان از جان سایمونز , و یا کارهای دیگر او به فارسی , تا شکلی جاودانه و همیشگی از تعریف تفکر که برداشت دیگر هسه از فلسفه های باستان است و روانشناسی یونگ , و نیز پرداخت به آرزوها و گونه گونی روح انسان . از این دیدگاه خواندن اثار هسه بدون توجه به نظریه های روانشناختی یونگ , نارسا به نظر می رسد
میگل سرانو , نویسنده ی دیدار های سبا ,با مقدمه ی یونگ نیز در حلقه جادو یا دایره ی هرمسی به این ارتباط یونگ و هسه اشاره دارد و از نشانه هایی مانند مار فروتن , گل غالی , عشق جادویی , کتاب رستاخیز و مانند آن
یاد می کند اما در این میان سیذارتا ی هسه با چهره یی چند مذهبی نقش عمده یی دارد زیرا که اعترافات روانشناسانه ی هسه را در بر دارد
هسه کتاب گرگ بیابان را مکمل سیذارتا می داند : آن ها دو قطب زندگی اند که ما در میانشان در حرکتیم
هسه در سال ١٩٢٢ سیذارتا را نوشت و پس از بیست سال یعنی در سال ١٩٤٣ رمان تیله بازی یا بازی با مهره های شیشه یی را منتشر کرد . به نظر می آید دلمشغولی هسه با سیذارتا موجب شده که شخصیت یوسف نشت , قهرمان داستان بازی با مهره های شیشه یی دنباله ی همان بودا , شهزاده ی پارسی و یا سیذارتا باشد که در عین حال
نشاندهنده ی آن سلوک شرقی و سر سپردگی هسه به آن هم هست , که در فاصله ی این دو قصه یا رمان و در
یاد دا شت ها و نامه هایش هم به آن ها پرداخته بود . در ضمن هسه نوشته های پسا مرگ و شعر های هرمان لا شر را از سال ١٩٠١ ضمیمه ی این رمان کرده است
*
هرمان هسه به سال ١٨٩٦ شعر مادونا را نوشت و در سال ١٨٩٧ شعر های رومانتیک را .اولین قصه ی هسه , پیتر کامنزیند است به سال ١٩٠٤ که به ترجمه ی پرند کشوری با مقدمه فرامرز سلیمانی چاپ شده است .این اثر به عنوان کتاب خواندنی , محبوب فروید بود و هسه در یکی از مقدمه هایش نوشت : این قصه ها به تمامی در باره ی مانند و
باز تاب راهی که در پیش داشتم از رویاهاو آرزوهای پنهانم و تاریخ های تلخ
*
در میان نویسندگان آلمانی زبان که با هجوم هیتلری رویارو شدند می توان گفت که در آلمان
توماس مان , ١٨٧٥ تا ١٩٥٥ ,
هانا آرنت , ١٩٠٦ تا ١٩٧٥ و برتولت برشت , ١٨٩٨ تا ١٩٥٥تبعید و رستگاری را به مقاومت و سیاست ترجمه و دنبال کردند اما استفن تسوایک اتریشی , ١٨٨١ تا ١٩٤٢ پس از گریز های فراوان به کشورهای اروپایی , آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی در انتها با همسر دومش لوته در شهر پتروپولیس نزدیک ریو د ژانیروی برزیل خودکشی کردند .هرمان هسه اما در حالی که مبارزه اش را در نوشته هایش ادامه می داد , زندگی آرامی را در سوییس بر گزید و شاهد سقوط نازی بود
*
بی تردید شهرت هسه بر آسا س قصه های اوست اما تمام تصویر زندگی و کار او بدون پرداختن به فر آورده های
آفرینش او در زمینه ی شعر غنایی و نقد و نظر در باره ی آن ناقص می نماید او نه تنها با طرح بودا ,شهزاده ی پارسی با شعر و ادبیات ایران در پیوند است بل با میراث بری از گوته , آن عاشق پیشه ی آلمانی و پیرو شیفته ی حافظ شیراز نیز این پیوند را می گسترد و از از این نظر با فرهنگ ما خویشاوندی بیشتری می یابد.هم از این روست که از زمان انتشار کتاب هرمان هسه , دگردیسی شاعر در دهه ی ١٣٦٠ نزدیک به یکصد عنوان از کتابهای هسه در ایران ترجمه , باز ترجمه و یا تجدید چاپ شده است
: یکبار هسه نوشت
'Transzendieren!' Advance, mount higher, conquer yourself!
به پیش رو , بالاتر رو ,بر خود فایق شو
از رمان : تیله بازی
دکتر فرامرز سلیمانی
بهار ١٣٩٣
و نه زناشویی
در مقدمه دیدار های ملکه سبا , سرانو
جادوی عشق در جان هسه می دود این جان جاودانه عشق و سلوک روحی خود را آنگاه به سیذارتا تفویض می کند که جای جای نوشتاهای او به چشم می خورد ,از کتاب سیذارتا تا بعد . شاید دوستی با یونگ و گرایش به روانشناسی همراه پسزمینه های فلسفی در این عشق بی اثر نبود .این علاقه و آشنایی موجب شد تا اثار هسه نیز از دید گاه یونگی نقد شود مانند نقد تفسیری گرگ بیابان از جان سایمونز , و یا کارهای دیگر او به فارسی , تا شکلی جاودانه و همیشگی از تعریف تفکر که برداشت دیگر هسه از فلسفه های باستان است و روانشناسی یونگ , و نیز پرداخت به آرزوها و گونه گونی روح انسان . از این دیدگاه خواندن اثار هسه بدون توجه به نظریه های روانشناختی یونگ , نارسا به نظر می رسد
میگل سرانو , نویسنده ی دیدار های سبا ,با مقدمه ی یونگ نیز در حلقه جادو یا دایره ی هرمسی به این ارتباط یونگ و هسه اشاره دارد و از نشانه هایی مانند مار فروتن , گل غالی , عشق جادویی , کتاب رستاخیز و مانند آن
یاد می کند اما در این میان سیذارتا ی هسه با چهره یی چند مذهبی نقش عمده یی دارد زیرا که اعترافات روانشناسانه ی هسه را در بر دارد
هسه کتاب گرگ بیابان را مکمل سیذارتا می داند : آن ها دو قطب زندگی اند که ما در میانشان در حرکتیم
هسه در سال ١٩٢٢ سیذارتا را نوشت و پس از بیست سال یعنی در سال ١٩٤٣ رمان تیله بازی یا بازی با مهره های شیشه یی را منتشر کرد . به نظر می آید دلمشغولی هسه با سیذارتا موجب شده که شخصیت یوسف نشت , قهرمان داستان بازی با مهره های شیشه یی دنباله ی همان بودا , شهزاده ی پارسی و یا سیذارتا باشد که در عین حال
نشاندهنده ی آن سلوک شرقی و سر سپردگی هسه به آن هم هست , که در فاصله ی این دو قصه یا رمان و در
یاد دا شت ها و نامه هایش هم به آن ها پرداخته بود . در ضمن هسه نوشته های پسا مرگ و شعر های هرمان لا شر را از سال ١٩٠١ ضمیمه ی این رمان کرده است
*
هرمان هسه به سال ١٨٩٦ شعر مادونا را نوشت و در سال ١٨٩٧ شعر های رومانتیک را .اولین قصه ی هسه , پیتر کامنزیند است به سال ١٩٠٤ که به ترجمه ی پرند کشوری با مقدمه فرامرز سلیمانی چاپ شده است .این اثر به عنوان کتاب خواندنی , محبوب فروید بود و هسه در یکی از مقدمه هایش نوشت : این قصه ها به تمامی در باره ی مانند و
باز تاب راهی که در پیش داشتم از رویاهاو آرزوهای پنهانم و تاریخ های تلخ
*
در میان نویسندگان آلمانی زبان که با هجوم هیتلری رویارو شدند می توان گفت که در آلمان
توماس مان , ١٨٧٥ تا ١٩٥٥ ,
هانا آرنت , ١٩٠٦ تا ١٩٧٥ و برتولت برشت , ١٨٩٨ تا ١٩٥٥تبعید و رستگاری را به مقاومت و سیاست ترجمه و دنبال کردند اما استفن تسوایک اتریشی , ١٨٨١ تا ١٩٤٢ پس از گریز های فراوان به کشورهای اروپایی , آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی در انتها با همسر دومش لوته در شهر پتروپولیس نزدیک ریو د ژانیروی برزیل خودکشی کردند .هرمان هسه اما در حالی که مبارزه اش را در نوشته هایش ادامه می داد , زندگی آرامی را در سوییس بر گزید و شاهد سقوط نازی بود
*
بی تردید شهرت هسه بر آسا س قصه های اوست اما تمام تصویر زندگی و کار او بدون پرداختن به فر آورده های
آفرینش او در زمینه ی شعر غنایی و نقد و نظر در باره ی آن ناقص می نماید او نه تنها با طرح بودا ,شهزاده ی پارسی با شعر و ادبیات ایران در پیوند است بل با میراث بری از گوته , آن عاشق پیشه ی آلمانی و پیرو شیفته ی حافظ شیراز نیز این پیوند را می گسترد و از از این نظر با فرهنگ ما خویشاوندی بیشتری می یابد.هم از این روست که از زمان انتشار کتاب هرمان هسه , دگردیسی شاعر در دهه ی ١٣٦٠ نزدیک به یکصد عنوان از کتابهای هسه در ایران ترجمه , باز ترجمه و یا تجدید چاپ شده است
: یکبار هسه نوشت
'Transzendieren!' Advance, mount higher, conquer yourself!
به پیش رو , بالاتر رو ,بر خود فایق شو
از رمان : تیله بازی
دکتر فرامرز سلیمانی
بهار ١٣٩٣
No comments:
Post a Comment