Wednesday, November 21, 2012

ROYAGARDANI: FARAMARZ ASLANI

شعر  است این که در گلوی زخمی ی اوست
فرای مرز های واژه و لحن
بابونه از دامن کوه بر می چیند
 چهره ی سبز و ارغوان می نهد
بر دره ی شقایق و دشت
این که در گلوی اوست
شعر  است
در روز های بهانه و تشویش
که بابونه
بر زبان سرخ شقایق می روید
و می خواند
الا ای آهوی وحشی کجایی ...

No comments:

Post a Comment