Monday, October 10, 2011

RED MAN SANG

در سایه ی خاری می آسایم به وقت کوچ 
یا که سایه ی خاری در من می آساید
و می خواند به شکل خاطره یی خاموش 
با زبانی که هرگز نمی میرد و مدام
بر زبانم می رقصد در سایه ی خاری خاموش
و خارا 
And poetry 
wearing a
red cloak
to sing along with fire
in oblivion 
...
و شعر
پوستین سرخی بر تن می کند 
تا با آتش آواز-اوی ی ی ...
همزبان باشد 
به وقت فراموشی 
BEFORE THE WHITE MAN CAME THE RED MAN SANG 

from PUEBLO POETRY
فرامرز سلیمانی: سرخ پوستین  

No comments:

Post a Comment