شاعر از واژه ی معصوم و کا فر چه مراد دارد ؟
قصد او آیا عصیان و شورش برای نو گرایی و نو آوری است ؟
یا برای پاگشایی به جست و جوی نوری و ناری ناگهانی آمده است؟
در واقع گرایی ،الهام شاعر از واقعیت بیرونی می اید که اگر نوری ناگهانی بتابد باز هم همچنان روایت رویت را در بر دارد و همین مرز میان واقعیت و فراواقعیت را می سازد امااین جا شاعر به تعریف عشق در حماسه ، رویا و کابوس می نشیند مثل دوربین مضطربی که نگران صحنه یی آرام است ، و که آرامش از آن رخت می بندد .یا صحنه یی آشفته که در متن ساکت یک تصویر می نشیند ،مثل همان صدای نا نوشته .یا کابوس خنیا گری که گردن زدندش و ساز او را سوختند.خنیاگر که می میرد ،شاعر هم می میرد . و در اسف و افسوس می خواند: دریایت را موج بودم.
و در عصیان فریاد بر می آورد :مرا در سینه عشقی نیست...انکار عشق نیست این،دیگر انکار عاشق است.یعنی که انکار شاعر است .
و این شاعر است که دیگر پیچیده گی های متن را با ریتمی دگرگون می کند که به سماعی شکسته می ماند یا همان موج دریا بر تن سند باد بحری که سند باد بری هم هست.مثل وجود حاضر و غایب
شاعر معصوم ،شاعر کا فر که در پی نو جویی است زمزمه ها را هایکو وا ر می نویسد تا از ان تصویر فریادی بلند فراهم آورد مثل دفتری که در واژه ها و عدد ها شکل می گیرد
مجید آیینی می گوید :
عشق نفرین کافران است
و کفر
لغت عاشقان
چشمان تو امان نمی دهد
شرم حضور ندارد او اصلن برای حضور آمده است.برای اثبات حضور..زیرا حضور شاعر خود تداعی نو جویی و نو آوری است و برای همین هم او می اید و با حضورش ، خدایگان را می شکند تا بتی بسازد .
شاعر/ معصوم /کا فر ، شاعر معصوم و کا فر و عصیانی و شورشی است که در پی نو آفرینی هاش ان بت را با واژه
می سازد و خواننده یی که به او دل می بنددفکر می کند که شاعر از عهده ی ساختن ان بت یا معشوق
به شا یسته گی بر آمده است .و تازه این که پایان راه نیست ..هنوز کفر های شاعر ادامه دارد
هنوز واژه های او تمام نشده است
-دکتر فرامرز سلیمانی -
مجید آیینی می گوید :
عشق نفرین کافران است
و کفر
لغت عاشقان
چشمان تو امان نمی دهد
شرم حضور ندارد او اصلن برای حضور آمده است.برای اثبات حضور..زیرا حضور شاعر خود تداعی نو جویی و نو آوری است و برای همین هم او می اید و با حضورش ، خدایگان را می شکند تا بتی بسازد .
شاعر/ معصوم /کا فر ، شاعر معصوم و کا فر و عصیانی و شورشی است که در پی نو آفرینی هاش ان بت را با واژه
می سازد و خواننده یی که به او دل می بنددفکر می کند که شاعر از عهده ی ساختن ان بت یا معشوق
به شا یسته گی بر آمده است .و تازه این که پایان راه نیست ..هنوز کفر های شاعر ادامه دارد
هنوز واژه های او تمام نشده است
-دکتر فرامرز سلیمانی -
As introduction for Majid Aeeni's new selection of poetry,to be published soon by Nashr Baran,Sweden.--FS
ReplyDeleteبا سلام به استاد شعر و شعور
ReplyDeleteدکتر فرامرز سلیمانی
این مقدمه برای کتابم، افتخاری است که تا زندگی بر آن می بالم و بالم را هوای آن می پرانم تا مقدمه اوجم باشد که شما نشانم دادید.
شاد و سلامت باشید در همیشه
اسماعیل-مجید- آئینی
درودفراوان و شادباش به اسماعیل-مجید-آیینی
ReplyDelete