Tuesday, August 14, 2012

نامه به دوست

کجا به این زودی دوست من۱؟شعرت را بهتر از نظرات سینیکالت یافتم شاید خواندن تیوری های ادبیات ،تو و همراهانت را از نوشتن های سردستی و نقدهای لدنی نجات دهد.کتاب حقوقی ،شعرنواز آغاز تا امروز راهگشاست.هم در مقدمه اش و هم درنمونه آثار.نشریات ادبی و مقالات جدی ادبی در اینترنت کم نیست. تا تو و یارانت را ازچنگال چراهای ناشی از عدم آشنایی با شعرمدرن ایران و جهان برهاند.به به و چهچه هاو لایک ها ی قومی قبیله یی، گروهی و کارگاهی دردی دوا نمی کند و کسی گول آن ها را نمی خورد.شعر و هنر مدرن و نقد آن یک دانش مدرن است که باید آموخت و هرگز هم برای این کار دیر نیست.فارسی را هم باید آموخت و دست کم یک زبان دیگر و دستاوردهای آفرینشی آن را بایدپشتوانه کرد.گفتم که شعر امروز یک علم است. شعر یک ورزش هم هست که هرروز باید بدان پرداخت، خاصه آن که ورزش ملی ما هم هست...اما در باره شعرت به یک تناقض ذهنی و تصویری پرداخته است و زبان آن هم صیقلی یافته و اززبان رایج شعربهره گرفته است هرچند می توانست از کلیشه های آماتوری دستمالی شده مثل گلواژه، و یاازهماوایی مبالغه آمیزو الیتریشن حرف شین در سطرماقبل آخر خودرا دور نگاه دارد.اما این که درایستگاه قطار نوشته شده نشان دهنده درگیری ذهنی شاعرو مداقه مدام اوست با شعر ،واین هم مژده ای است.باز هم باهم حرف هایی در این زمینه داریم اما در فاصله ها به خواندن و خواندن ادامه می دهیم که رمزتوانمندی ذهنی شاعر است و پایه و مایه خیال او.سفر به خیر!

1 comment:

  1. در پاسخ نامه خداحافظی و شعر علیرضا ربیع

    ReplyDelete